به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، پدر شهید مدافع حرم "داود نری میسایی" اظهار داشت: پسرم زادهی جنگ بود. او سال 1362 و در بحبوحه جنگ در استان خوزستان به دنیا آمد. داود تنها پسرم بود و همراه با فرزندان یتیم برادرانم بزرگ شد. او نیز مانند پسرعموهایش تا مدتها مرا عمو صدا میزد و به قدری ما با هم دوست و رفیق و صمیمی بودیم که کمتر کسی باور میکرد، من و داود پدر و پسر هستیم. او فقط پسرم نبود، داود برادرم، همراهم و همهی وجودم بود.
وی ادامه داد: حدود 10 سال پیش از امیدیه به اهواز مهاجرت کردیم. وقتی به اهواز آمدیم به همراه چند نفر دیگر به راهاندازی مکانی برای برگزاری نماز عید فطر در یکی از محلههای این شهر پرداخت و خود اذانگو و مکبر این نماز و نمازهای جماعت مسجد محله بود. صدای اذانها و نوحههای داود خوشصدایم هنوز در گوشم هست. او مداح اهل بیت(ع) نیز بود. روزی که میخواست به سوریه برود گفت پدر جان امروز باید به صدای "هل من ناصر ینصرنی" امام خویش پاسخ گفت و برای دفاع از سرزمینهای شیعه به سوریه رفت.
نری میسایی تصریح کرد: حدود هشت ماه قبل از اعزامش به سوریه خواب دیدم که خانمی به سوی من آمد و گفت فرزندت را به سوی ما بفرست که با او کار داریم. وقتی داود بحث حضورش در سوریه را مطرح کرد نتوانستم مخالفت کنم. او همهی وجودم بود و به لحاظ احساسی دوست نداشتم او را از دست بدهم؛ اما یک تکلیف بود که باید به آن عمل میشد. داود میگفت پدر اگر من نروم فردای قیامت میتوانی پاسخگو باشی؟ گفتم پسرم زیر بار غمت میروم و نمیتوانم روز قیامت پاسخگو باشم و او را بدرقه کردیم تا برای دفاع از حرم راهی سوریه شود.
این پدر شهید مدافع حرم خوزستانی تاکید کرد: وقتی که رفت مثل روز برایم روشن بود که داودم شهید میشود. دلتنگش هستم. دلم برایش تنگ میشود. او همدم و همراه و رفیق من بود.
نری میسایی بیان داشت: او سال گذشته در جریان آزادسازی دو شهرک شیعهنشین نبل و الزهرا در سوریه به شهادت رسید. خواب دیده بود که در شیاری به شهادت میرسد و این خواب را برای دوستانش تعریف کرده بود. وقتی که پیکرش مفقود شد، دوستانش با گشتن در شیارها پیکر او را یافتند. چند روز قبل از شهادتش با من تماس گرفت و گفت پدرم آخرین وصیتم این است که رهبری را تنها نگذارید.
وی در پایان خطاب به ما خبرنگاران گفت: زیبا و قشنگ بنویسید تا جوانان وطن از مردان و اسطورههایشان بخوانند و به خود ببالند. نظام جمهوری اسلامی ثروتی است که باید آن را حفظ کرد و این نظام متعلق به جوانان است.
کد خبر 592134
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۲
- ۰ نظر
- چاپ
به قدری ما با هم دوست و رفیق و صمیمی بودیم که کمتر کسی باور میکرد، من و داود پدر و پسر هستیم. او فقط پسرم نبود، داود برادرم، همراهم و همهی وجودم بود که رفت.
منبع: دفاع پرس